واژه ی هارمونیک در لغت نامه ی دهخدا به معنای سازش و تناسب می باشد. ریشه واژه ی هارمونیک در موسیقی به فرهنگ یونان باز می گردد و جایگزین این واژه ی یونانی در فرهنگ فارسی، واژه ی هماهنگی است. هارمونیک در فرهنگ فارسی، عبارت است از صداهای مختلفی که در یک لحظه همه ی آنها به گوش می رسد و همه با هم تناسب و ارتباط دارند.
هارمونیک در موسیقی | هارمونی به زبان ساده
حال، موسیقی در هارمونیک مطمئنا معنا و مفهوم تخصصی تری دارد. علم و دانشی که بر پایه ی ویژگی های تخصصی موسیقی مانند آکوردها می تواند بصورت اصولی، آکوردهای یک قطعه موسیقی را در زمانی مناسب و مشخص به هم متصل کند. زمانی که این هماهنگی در موسیقی اجرا شود، هارمونی بسیار جذاب و شنیدنی در قطعه موسیقی آشکار می شود. برای مثال یک خواننده موسیقی که گیتار هم می نوازد؛ سعی می کند با امتحان آکوردهای متفاوت، هم خوان ترین و مناسب ترین آکوردها را انتخاب می کند. به کار بردن تنهایی آکوردها در ملودیک نمی تواند یک ملودیک را به زیبایی جلوه دهد؛ با اتصال اصولی و پی در پی آکوردها بر اساس قوانین موجود در هارمونی، یک موسیقی ایده آل را می توان به اجرا در آورد.
هارمونی به زبان ساده | آکورد در موسیقی
آکورد در هارمونیک، یکی از مفاهیم ابتدایی آموزش موسیقی می باشد. آکورد یک واژه ی فرانسوی است که در موسیقی به اجرای هم زمان چندین صدا یا چندین نُت گفته می شود. درست است که آکورد، یک مفهوم ابتدایی و پایه در موسیقی است؛ اما همین جزء ابتدایی به منظور ایجاد هماهنگی ملودی و تقویت آن مورد استفاده نوازندگان موسیقی قرار می گیرد. گفتنی است که آکوردها در گام های موسیقی درجه بندی می شوند؛ چون همه ی آنها درجه یکسانی ندارند. درجه در تئوری موسیقی به معنای هر کدام از نُت هایی است که یک گام را بوجود می آورند. تعداد درجات در همه ی گام ها یکسان نیست و در هر درجه تعداد آن ها متفاوت می باشد. از رایج ترین و متداول ترین گام ها در موسیقی غربی، گام دیاتونیک می باشد. گام دیاتونیک در موسیقی، هفت درجه دارد. درجه های اول، چهارم و پنجم را درجه های اصلی می گویند و درجه های دیگر مانند درجه های دوم، سوم و ششم را درجه های فرعی گام های دیاتونیک می نامند. در این گام متداول موسیقی غربی، گام دو ماژور در درجه یک آغاز می شود و تا درجه هفتم ادامه پیدا می کند.
هارمونیک به زبان ساده | دسته بندی هارمونیک موسیقی
هارمونی در موسیقی در دو بافت دسته بندی می شود. بافت هم صدایی و بافت چند صدایی، هر دو بافت های موسیقیایی هستند که به ترتیب با نام های هوموفونی و پلی فونی شناخته می شوند. البته در برخی از منابع کاربرد واژه های هوموفونیک و پلی فونیک هم رایج می باشد. گر در یک قطعه موسیقی، یک صدای اصلی به همراه یک یا چند صدای دیگر پشتیبانی شود، بافت موسیقی هوموفونی به اجرا در آمده است. در بافت موسیقیایی پلی فونیک برخلاف بافت هوموفونیک، بصورت همزمان چندین خط ملودیک اجرا می شود که اهمیت و ارزش آن می تواند یکسان باشد.
بافت موسیقیایی هوموفونی | انواع بافت هارمونیک
بافت موسیقی هارمونی هوموفونی برای عدم موزون کردن و عدم موزون نشان دادن نوای موسیقی کاربرد دارد؛ چون تکرار پی در پی در یک زمان معین، تضادی را در وزن یا ریتم موسیقی شکل می دهد. در واقع بافت هوموفونیک این امکان وجود دارد که ریتم قطعه ی موسیقی، یکسان باشد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که آکوردهای موجود در قطعه موسیقی می تواند در سطح ملودی یا پایین تر از آن قرار داشته باشد. وجود بافت هوموفونی در کنار ملودی به منظور تقویت و بهبود آن می باشد و کارایی آن از این جنبه خاص، بررسی می شود. یکی از نمونه های رایج موسیقی بافت هوموفونیک، موسیقی کرال است که یک ملودی توسط بخش های پایینی بطور مجزا با هارمونیک همراه می شود. در بافت هوموفونیک، مخاطب ملودی را با صداهایی که جذابیت کمتری دارد؛ می شنود.
بافت موسیقی پلی فومونیک | انواع بافت هارمونیک
در یک کلام پلی فونیک به معنای چند صدایی است که دو یا چند ملودیک از نظر موسیقیایی با هم به رقابت می پردازند. اگر خواسته باشیم نمایی از بافت پلی فونیک را در موسیقی به وضوح مشاهده کنیم، ژرف نمایی یا پرسپکتیو در هنرهای گرافیکی می تواند مثال خوبی باشد. همانطور که پرسپکتیو به طرح های بی جان گرافیکی، بُعد می بخشد؛ بکار بردن بافت پلی فونیک هم می تواند به موسیقی بُعد بدهد. هر خط ملودیک در بافت موسیقیایی پلی فونیک باعث می شود تا خط دیگر غنی شود. اجرا بافت پلی فونیک در قطعه های موسیقی را می توان معجزه خواند؛ چرا که وقتی چندین نفر همزمان با هم صحبت می کنند، زیبایی خاصی آشکار نمی شود. اینجاست که باید به مفهوم کنترپوان اشاره کنیم.
کنترپوان یعنی نُت در مقابل نُت
ریتم و ملودی در هر یک از نُت هایی که نوازنده همزمان با هم نواخته می شود، بصورت مستقل وجود دارد؛ ولی کلیت آهنگ نواخته شده دارای موسیقی هارمونی است. در گذشته موسیقی اروپایی تا قرن هشت به طور یک صدا اجرا می شد. از قرن نهم به بعد، موسیقی اروپایی گسترش و تکامل یافت و در طول زمان کم کم موسیقی به دو صدا، سه صدا و چند صدا رسید. تحولی که در این میان رخ داد، کنترپوان بود. کنترپوان در اصطلاح موسیقی به معنای نُت در مقابل نُت می باشد. کنترپوان در فرهنگ فرانسوی تاکید بر روند افقی نُت ها می باشد. کاربرد کنترپوان در موسیقی های چند صدایی است که دو یا چندین خط ملودیک بصورت همزمان و مستقل از هم به صدا در می آیند. ظهور همزمان این صداها با هم تشکیل موسیقی پلی فونیک می دهند.
آموزش هارمونی در موسیقی
برای آنکه خواسته باشیم همزمان چندین ملودیک را در یک قطعه موسیقی بکار بگیریم، به گونه ای که شنیدن آن برای ما لذت بخش و طنین بخش باشد؛ باید مرحله به مرحله و چندین بار خط های ملودیک را گوش دهید. درست است که این کار ممکن است زمان گیر باشد؛ اما اطمینان داشته باشید که موسیقی پلی فونیک شما ایده آل می شود. فوگ و انوانسیون از ساختارهای موسیقیایی هستند که اساس آنها فن کنترپوان است و در دسته ی . اگر نمی دانید کنترپوان چیست و چه کاربردی دارد، پاراگراف قبل را به دقت بخوانید. در ساختار موسیقیایی فوگ دو یا چند صدا در زمینه موسیقی معرفی و ساخته می شود. ساختار فوگ به همینجا ختم نمی شود. در همه ی قطعه های دیگر موسیقی این نوع ساختار، بارها اجرا می شود. در حقیقت تکرار و تقلید در ساختار فوگ بوضوح دیده می شود. تقلید و تکرار های پی در پی در فوگ نشان می دهد که تکرار ملودی از ویژگی های بافت پلی فونیک است. تقلید در این نوع بافت می تواند از طریق انتقال، نمود معکوس یا نمود دیگر داشته باشد، اما دقت داشته باشید که شخصیت اصلی محفوظ باشد. اما ریتم و اختلاف بین دو صدای موسیقی بر خلاف شخصیت اصلی که ثبات دارد، می تواند تغییر داشته باشد. گفتنی است که ریتم و فاصله ها می تواند دقیق هم باشد. ریتم و فاصله در تقلید دو حالت کلی دارد که به نیاز و سلیقه نوازنده موسیقی باز می گردد. تقلید در موسیقی سنتی ایرانی به صورت دیگر هم دیده می شود. نوازنده در موسیقی سنتی ایرانی می تواند با بداهه پردازی تقلید کند. انوانسیون در موسیقی با کنترپوان دو قسمتی اجرا می شود که نباید آن را با اثار سمفونی اشتباه گرفت. ساختار موسیقیایی انوانسیون نسبت به ساختار فوگ به مراتب ساده تر است و پیچیدگی های فوگ در آن به چشم نمی خورد. در ساختار موسیقیایی انوانسیون، پاسخ به نُت پایه در کلید دومینانت وجود ندارد؛ به همین دلیل فوگ با انوانسیون متفاوت می باشد.